پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 115190
پاياني بردوگانه اصلاح‌طلبي- اصولگرايي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 637

 

به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، اساساً در نظريه‌هاي جديد جامعه شناسي سياسي، بيش از پيش به ارزش‌ها و هنجارها و تأثير آن بر فرد و جامعه و کشف اين نکته که رفتار‌هاي سياسي مردم و نخبگان و صاحبان قدرت چگونه شکل مي‌گيرد توجه مي‌شود. در واقع فرهنگ سياسي شاه‌کليد فهم رفتار‌هاي سياسي در هر جامعه‌اي است. گابريل آلموند، اولين انديشمندي بود که از اين رهيافت بهره برد. وي فرهنگ سياسي را توزيع خاصي از ايستارها، ارزش‌ها، احساسات، اطلاعات و مهارت‌هاي سياسي مي‌‌دانست.

امروز نيز در ادبيات سياسي کشور منظور از فرهنگ سياسي مجموعه‌اي از هنجار‌ها، ارزش‌ها و مهارت‌ها است که قاطبه رفتار‌هاي سياسي مردم اعم از مشارکت در انتخابات، شرکت در راهپيمايي‌ها و ميتينگ‌ها، گرايش به احزاب و. . . را تشريح و تفسير مي‌کند.

اما اين‌روزها برخي از صاحب‌نظران معتقدند که فرهنگ‌سياسي در کشور به حد تازه‌اي از بلوغ رسيده است و ما شاهد تحول و تطوري در اين عرصه هستيم، علي‌الخصوص نتايج انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و يازدهمين دوره رياست جمهوري به ما اين تذکر را مي‌دهد که ديدگاه‌ها و نحوه گرايش مردم نسبت به جريانات سياسي تغيير کرده است.

در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي عملاً ما شاهد تحريم مشارکت سياسي از سوي دوم‌خردادي‌ها بوديم، اما اين تحريم هيچ تأثير خاصي در ميزان مشارکت مردم نداشت و اين دوره از انتخابات به يکي از رکورد‌هاي مشارکت در انتخابات پارلماني کشور تبديل شد. از سوي ديگر در انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري نيز ما شاهد بوديم که عملاً هم تفکر اصلاح‌طلبي و هم جريان اصولگرايي با ادبار مردمي روبه‌رو شد و استقبال با مردي بود که شعار«اصلاح‌طلبي توأم با حفظ اصول و اصولگرايي توأم با انديشه اصلاح» را سر داد.

در واقع مي‌توان اينگونه استنباط کرد که دو قطبي اصلاح‌طلب – اصولگرا يا همان چپ و راست سابق ديگر نمي‌تواند تبيين کننده نوع گرايش مردم به افراد و چهره‌هاي سياسي باشد، بلکه مردم به دنبال رويکرد‌ها و حرف‌هاي تازه‌اي هستند.

برخي از صاحب‌نظران همواره اين تز را مطرح مي‌کردند که شکاف تاريخي سنت و مدرنيته عامل اصلي پويش سياسي در جامعه ايراني است. در دوران پس از انقلاب نيز تقريباً همين شکاف سنت و مدرنيته فعال بوده است و جريان چپ و راست هرکدام داعيه‌دار نوعي خاص از رويکرد‌هاي توسعه‌اي بوده‌اند.

در دوران اصلاحات ما به خوبي رويه‌هاي رفرميستي را در حوزه‌هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و. . . مشاهده کرديم که حتي در مواردي به سمت براندازي نظام سياسي جمهوري اسلامي هم پيش رفت، اما به نظر مي‌رسد که اکنون نمي‌توان با توجه صرف به گسل سنت و مدرنيته يا همان اصولگرا- اصول‌ستيز فضاي سياسي کشور را تحليل کرد، بلکه مفاهيم تازه‌اي به فرهنگ سياسي کشور وارد شده است که تأثير چشمگيري بر نظرات و رفتارهاي سياسي مردم دارد.

مقام معظم رهبري در چند ساله اخير بارها بر ضرورت اصلاح فضاي سياسي کشور تأکيد کرده‌اند. ايشان مي‌فرمايند: بنده دعواى اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من اين تقسيم بندى را غلط مى دانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نيست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نيست.

نقطه مقابل اصولگرا، آدم بى اصول و لا ابالى است؛ آدمى که به هيچ اصلى معتقد نيست؛ آدم هرهرى مذهب است. . . . بنده معتقد به اصولگراى اصلاح‌طلبم؛ اصول متين و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روز به روز و نو به نو. ما بايد روش‌ها را اصلاح کنيم. در روش‌ها اشتباه و نقص و جود دارد. گاهى به مرحله‌اى مى رسيم که امروز ديگر جواب نمى دهد؛ بايد مرحله ديگرى را شروع کنيم.

به زعم نگارنده، اقبال مردمي به شعار اعتدال‌گرايي در يازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري بيانگر آن است که پايگاه‌هاي اجتماعي اولويت‌هاي خود را از مسائل سياسي به مواردي همچون کارآمدي، توجه به خرد جمعي، ميانه‌روي، دوري از تنش و اخلاق‌گرايي تغيير داده‌اند و اين همان تغييري است که در حوزه فرهنگ سياسي کشور پديد آمده است.

مردم در دو انتخابات اخير نشان داده‌اند که به شدت از تنش‌هاي سياسي و بي‌اخلاقي‌ها گلايه‌مند و خواهان ايجاد ثبات در فضاي سياسي کشور و حرکت به سوي توسعه و پيشرفت هستند. امروز آرمان‌ها، ارزش‌ها و هنجار‌هاي مردم‌سالاري ديني با محوريت ولايت فقيه در جامعه نهادينه و تثبيت شده است و مردم دعواي اينکه آيا بايد راه انقلاب را ادامه داد يا نه بي‌فايده مي‌پندارند، بلکه آنان معتقدند اکنون موقع دستيابي به پيشرفت و عدالت در جامعه ذيل سايه مردم‌سالاري ديني است.

در واقع در فرهنگ سياسي ما يک تحول تدريجي و البته خوش‌يمن رخ داده است و آن اينکه تقريباً تمامي مردم و حتي آناني که اعتقاد به مباني نظام اسلامي ندارند، جمهوري اسلامي را يک مکانيسم قابل اعتماد براي حل مشکلات جامعه مي‌پندارند. به عبارت دقيق‌تر، ارزش‌ها و چارچوب‌هاي گفتمان ولايت فقيه در کشور به تدريج نهادينه و تقويت شده است. اين مهم البته يک اتفاق تصادفي نيست، بلکه ماحصل بيش از سه دهه تلاش و کوشش و استقامت و اثبات کارآمدي نظام در حوزه‌هاي مختلف است.

امروز نيز گروه‌ها و جريانات سياسي بايد خود را مطابق با اين ميل و خواسته مردمي تطبيق دهند. مردم سياستمداراني مسئول، کارآمد، ‌بااخلاق و معتقد به چارچوب‌هاي نظام مي‌خواهند که تنها و تنها به دنبال حل مشکلات کشور باشند.

امروز دوران حرکت‌هاي رفرميستي به پايان رسيده است، چراکه مردم با گوشت و پوست خود در حال دفاع از ارزش‌هاي انقلاب هستند و از سوي ديگر دوران شعارهاي انقلابي بدون تلاش براي تحقق کارآمدي نظام نيز سرآمده است.

حال بايد منتظر ماند و ديد که جريانات اصولگرا و اصلاح‌‌طلب تا چه حد مي‌توانند مطابق با اين مطالبات بحق مردمي انعطاف نشان دهند يا اينکه با عدم موفقيت اين دو جناح جريان سومي ظهور و بروز پيدا خواهد کرد.

منبع:دانا

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html